دکتر محمد حسن نجفی

اگر اين روزها اخبار را به صورت مرتب دنبال كنيد متوجه جرياني خواهيد شد كه با مديريتي مشخص سعي در انحراف افكار عمومي از وقايع دارد و تلاش ميكند تا با ايجاد امواج سياسي اذهان را از وقايعي كه موجب برملا شدن پشت پرده فعاليتهاي سياسي فتنه سبز پرده بر ميدارد منحرف سازد دانستن وقايعي كه تاكنون در اين مسير اتفاق افتاده شايد به تحليل نسبي اين جريان كمك كند
سر شما را خيلي در نياورم حكايت از آنجا آغاز شد كه امر بر بسياري از اهالي اين فتنه مشتبه شد و اهتزاز پرچمهاي رنگي بر سر در خانه عده اي ، به معناي خواست همه ملت برداشت نموده و به اين دليل كه نتوانستند با ژرف انديشي ، ملت را فراتر از ظواهر ببينند .خود را در جرياني گرفتار كردند كه صفاي حضور مليوني مردم را به كام آنها تلخ و به مذاق دشمنان ملت شيرين نمودند .
با اين همه اين جريانات باعث نشد تا رهبران غافل ابن جريان درس عبرت گرفته و بر اساس شعارهايي كه از سالها قبل، خود را علمدار ان ميدانستند به خواست ملت تن در دهند و بيشتر از آنكه به سعي و تلاش براي بازسازي چهره خود بپردازند خود را بيش از پيش تخريب كردند اما دلايل اين مدعا
1- آقاي خاتمي در يك بكش پس كش سياسي با حمايت انديشمندان سياسي همراه خود ، در اواخر سال 87 به ارزيابي پايگاه مردمي خويش پرداخت اما با حضور در بين مردم نتوانست امواجي به بلندي خرداد 76 بر انگيزد از اين رو به جاي هزينه كردن از خود به ورود كانديداي ديگر دل بست و اصلاح طلبان نيز با اين اميد كه او را به مثابه رهبري جريان رو به موت اصلاحات زنده نگه دارند از ظرفيت شخصي به نام ميرحسين استفاده نمودند
2- اما مير حسين شخصيتي بود در پس پرده با دو چهره محبوب ! كه يكي مقبوليت مردمي زمان جنگ و ديگري ناشناسي او براي نسلهاي سوم و بعد ! كه به نظر ميرسيد مناسب ترين فرد براي قرباني شدن به پاي اصلاحات باشد تا با ورود او دو اتفاق مهم بيافتد يكي زنده ماندن اصلاحات و دوم خروج خاتمي از چهره اي صرفا اجرائي و ورود او به پله اي بالاتر به نام رهبري جريان اصلاحات!! به اين اميد كه با حضور اين دو ، فضاي جديدي به نفع اصلاحات در كشورشكل بگيرد و اين جريان يك رهبر و يك رئيس جمهور داشته باشد تا با اين نگاه فانوس بي رمق اصلاحاتيان كور سوئي از اميد بزند
3- خود بزرگ بيني اين جريان وقتي صورت جدي به خود گرفت كه بازي رنگها جماعت هدايت كننده آنرا نيز رنگ نمود با اهداي رنگ سبز به مير حسين ،‌ خاتمي اولين قدم رهبري اين جريان را برداشت و با اهتزاز پرچمهاي فتنه سبز گمان آنها بر اين رفت كه همان اتفاقي خواهد افتاد كه در سال 76 رخ داد غافل از آنكه در آنوقت نيز مطالبات مردم از جنس اميد به شعارهايي بود كه پس از دور دوم حضور خاتمي كم كم مردم را از خود بيزار نمود و اولين جرقه اين تغيير نگاه مردم ، در انتخابات شوراهاي شهر با حضور اصولگرايان نو گرا رخ داد و پس از آن يكي بعد از ديگري پايگاههاي اصلاحات فرو ريخت
4- اين رويه ميتوانست به دو صورت ادامه يابد
يك : به پستو رفتن جريان اصلاحات و بازانديشي تفكرات و اصلاح آنها و نيز انتظار براي آنكه دوباره زايش كنند ،‌
دوم اما : با تخمين نادرستي كه از توان اصلاحات براي به صحنه كشاندن مردم در خود احساس نمودند ، ايجاد يك جريان شبه انقلاب
براي تثبيت پايگاههاي خود بود ،‌ غافل از آنكه اين موضوع بيش از آنكه فرصت باشد ميتواند تهديد به شمار آيد در واقع
آنها يا نخواستند يا نفهمدند كه اولين قربانيان هر گونه انقلابي خود ايشان خواهند بود
5- با تحقيقات ميداني و نظر سنجيهايي كه اصلاح طلبان از انتخابات به عمل اوردند يا بايد به كنار ميرفتند يا در بازي جديدي كه به اصطلاح اهالي سياست ( برد، برد ) تلقي ميشود وارد ميشدند در اين بازي چه راي قاطع با شما باشد چه نباشد شما برنده ايد هر چند اين رويكرد فرق دارد با عقيده انقلابيون مسلمان و رزمندگان دفاع مقدس، كه برد و باخت در فضاي اداي تكليف مفهومي به جز برد ندارد در اين رويكرد فتنه بر انگيز ، نتيجه هر چه باشد شما رئيس جمهوريد !! يا راي به شماست يا تقلب !! لذا فتنه سبز تا زماني كه حكومت تسليم خواسته هاي شما شود ادامه خواهد يافت !
6- لذا يراي عملياتي شدن اين نظريه بايد سازو كارهائي را ايجاد و اذهان مردم را براي پذيرش اين برنامه آماده نمود بستر اين رويكرد در هشدار ناشيانه ( يا عالمانه ) بعضي از سياسيون مبني بر صيانت از آراي مردم از چند ماه قبل از انتخابات آماده بود فلذا تلاش براي القاي احتمال اين موضوع رخ داد و در قدم بعدي براي آنكه اين مدعا نير پذيرفتني باشد رهبران و انديشمندان فتنه سبز مجريان را آدمهايي معرفي كردند كه صداقت ندارند و با دروغ انگاري هرچه مجريان انتخابات ميگويند ، راه را براي پذيرفتن اين نظر آماده نمودند كه در مناظرات و شعارها و تهيه برنامه هاي تبليغي حد اكثر اين امكان به كار گرفته شد
7- قدم بعدي براي نهادينه كردن اين رفتار سياسي بين هواداران ، تثبيت قطعيت پيروزي مير حسين بود براي اين كار نظر سازي گسترده با حمايتهاي وسيع ژورناليستي مطبوعات همراه و نيز حمايت تلويزيونهاي ماهواره اي و اندكي نيز همراهي صدا و سيما صورت گرفت صدا و سيمائي كه به غلط همراه با احمدي نژاد تلقي شده اما بسياري از برنامه هاي آن سمت و سوي همراهي با جريان فتنه سبز داشت ! اگر اندكي به عقب برگرديد به جز مناظرات !‌ برنامه هاي تبليغ مير حسين( البته با شعار افزايش مشاركت مردم) چيزي كمتر از يك بنگاه تبليغاتي براي مير حسين نداشت تبليغاتي كه زيركانه ، هدفمند و در قالبهاي متفاوت و متعدد رخ داد
8- بخش دوم اين همراهي و كمك به تشديد آتش فتنه سبز عملكرد غلط صدا و سيماي ايران در اطلاع رساني در روز انتخاب و روزهاي بعد از آن بود و باعث شد مردمي كه در فضاي دوگانه و غبار آلود گرفتار شده اند ،‌ اشتياق كسب اخبار را از ماهواره ها دنبال كرده و به سمت ماهواره ها هجوم بياورند و براي كسب خبر از آن بهره بگيرند اين اقبال كه در بين طرفداران ميرحسين نفوذ بيشتري نيز داشت توهم پيروزي قبل از اعلام راي را بالا برد
9- اعلام خبر غير رسمي پيروزي در پس ندانم كاري صدا و سيما از رسانه هاي غير رسمي و ماهواره اي به انواع مختلف شكل گرفت
الف- پخش مصاحبه خانم عفت مرعشي همسر هاشمي رفسنجاني كه تا قبل از اين تاريخ هيچ اظهار نظر سياسي از او منتشر
نشده بود
ب- اعلام پيروزي مير حسين توسط خاتمي كه زيركانه ضمن اعلام پيروزي در ظهر انتخابات خود را بري از غيب گوئي دانست به
عبارتي غيب گفتن برابر با پيروزي رقيب و غير آن يعني پيروزي مير حسين
ج- تبريك پيروزي عده اي از سياسيون كه بي تاثير در خود رئيس جمهور پنداري موسوي نبود
د : و بالاخره مصاحبه رسمي ميرحسين با رسانه ها كه در اخبار غير رسمي ماهواره اي گسترش يافت و در بين هوا داران او وحتي مخالفين سياسي او اين باور تقويت گرديد !! آنهائيكه در كنار صنوقها به عنوان ناظرين ستاد مير حسين فعاليت ميكردند به يك باره موج شعف در چهره هايشان جريان يافت و در حاليكه هنوز هيچ صندوقي گشوده نشده بود اين باور در بين ناظرين شكل گرفت و ناظرين كه در يك شبكه وسيع ساماندهي شده بودند با ايجاد يك شبكه وسيع اطلاع رساني توانستند اين نظر را در كل كشور گسترش دهند و در واقع اين موج گسترده اطلاع رساني خيلي از هواداران ميرحسين را با خاطري آسوده به بستر برد تا خود را آماده جشن پيروزي در بعد از ظهر روز شنبه نمايد
10- صبح روز بعد از راي گيري كه اختلاف آراي مير حسين و احمدي نژاد به بيش از دو برابر رسيده بود به جاي ناراحتي در چهره هاي هواداران ميرحسين ! تعجب را مشاهده ميكردي اين نبود جز به مدد نحوه تبليغاتي كه در كشور رخ داده بود هواداران ميرحسين باور نميكردند كه جز نام ميرحسين از صندوقها بيرون بيايد و بدون شك اين مطلب كه همراه با دروغگو انگاري مجريان آغشته بود ناباوري را تا مرض اعتراض پيش برد
11- بچه گانه است كه بپنداريم اين همه اتفاق بعد از انتخاب و هدايت افكار عمومي به اين شيوه مدرن ! صبح روز اعلام راي رخ داد بدون شك مجريان فتنه سبز با هدايت افكار عمومي جزء به جزء نقشه خود را به پيش برده و اگر نبود مداخله به موقع اركان حكومت كه بسيج بيشترين نقش آنرا ايفا نمود امروز كشور ما حال و روزي به مراتب بدتر از عراق و افغانستان داشت ميگوئيد نه پس تحليلي را هرچند كوتاه بشنويد و خود قضاوت كنيد
الف : فرياد مير حسين براي قانون مداري به ناگهان در بعد انتخابات تبديل شد به رد همه مراكز مجري قانون !! او به يكباره
براي حل و فصل همه مدعا هايش فقط بيانيه داد و تنها با رهبري مكاتبه نمود كه در اين مكاتبات نيز رنگي از پذيرش و تقيد به آن جايگاه نيز مشاهده نميشد كه اگر غير از اين بود با اعلام رهبري مبني بر ختم غائله هاي خياباني او نيز آنرا به همين دليل ميپذيرفت !! در واقع اينها بهانه اي براي همه آن جريان سازي و مسيري بود كه تا كنون در ان پيش رفته بود او با اين نوع نگاه ، خود
را فراتر از قانون دانسته و ديكتاتوري را با همه توان خود فرياد زد
ب : همه خواسته مير حسين در بعد از اعلام راي،‌ ابطال انتخابات بود نه كم و نه بيش حال بابد از او و همفكرانش پرسيد بعد از
ابطال چه ؟ اگر به فرض محال ابن خواسته صورت حقيقت به خود ميگرفت ! زمام حكومت بعد از آن به كه سپرده ميشد ؟
به رئيس جمهور فعلي ؟ كه ديگر رئيس جمهور نبود ؟‌ شما ؟ كه معلوم نيست صاحب راي هستيد يا نه ؟ لوئي جرگه متشكل
از ريش سفيدان ؟ به انتخاب كه ؟ ـآنها كه شما قبول نداريد يا آنها كه مردم قبول ندارند ؟ قصه انتخابات مجدد به كجا كشيده
ميشد ؟ مجريان همانها باشند كه در قانون فعلي اند ؟ كه شما قبول نداريد!! ناظرين چطور ؟‌ اگر شورا نگهبان باشد كه مثل
مجريان بايد فاتحه اشان را خواند ؟ ميماند زمزمه هائي كه از درون جبهه شما براي نظارت بين المللي بلند بود ! كدام ناظر ؟
همه اينها آيا جز بازگشتن به دو راني است كه براي رهايي از آن خون هزاران شهيد به خاطرش ريخته شد ؟ آيا اين
خواسته ها جز به هدر دادن آبرويي است كه امام به پاي انقلاب گذاشت و افتخار مكرر شما در شعارهايتان بود ؟ آيا
اين خواسته جز فرو رفتن كشور در يك جنگ داخلي و گسترش نا امني و باز شدن پاي بيگانگان در كشور بود ؟
با اين همه به نظر شما آيا ميتوان باور كرد اين همه اتفاق يك روزه و صرفا از سر احتمال تقلب در انتخاب رخ داده باشد ؟
ج : اكنون چه ؟ حال كه با مداخله آن حكيم فرزانه قصه هاي فوق به سر انجامي حكيمانه رسيد براي چه آتش فتنه را روشن نگه
داشته ايد ؟ آيا هدف تعالي كشور داريد ؟ آيا نميتوانيد هواداران خود را به آرامش بخوانيد و در فضاي آرام اهداف حزبي و
گروهي و دسته اي خويش را به پيش ببريد؟ هدف شما از ايجاد جو ياس و نا اميدي در كشور چيست ؟ به راستي عده اي درحكومت،
سفاك .و خونريزند و شما فرشته نجات ؟ آيا كشته شدگاني كه براي غائله زائيده توهم شما خونشان به ناحق بر زمين ريخت
بايد خونخواهي خويش را از كه بخواهند ؟‌ آيا درست است كه دائم دائيه رهايي آنها را سر دهيد بدون آنكه حتي به خود جرات
دهيد كه آنها را از هم تفكيك كنيد ؟ آيا كشتگان انجمن پادشاهي و بنياد سوروس و منافقين از همراهان شمايند كه حساب آنها را
با جوانان فتنه سبز جدا نميكنيد ؟
12- قدم بعدي در اجراي فتنه سبز مخالفت مدني بعد از اعلام راي بود و اين مخالفت مدني در ابتدا به شكل اعتراضات خياباني و دست اندازي به اموال عمومي خود را نشان داد و در جهت مظلوم نمائي هر اتفاقي را با تفسيري 180 درجه اي به نفع خود به پايان برد اين اتفاقات عبارت بودند از
الف : ماجراي كشته شدن تعدادي از هموطنان در هجوم منافقين به حوزه بسيج در خيابان آزادي كه در ابتدا با تبليغات وسيع به مداخله بسيج در سركوب تظاهرات آرام نسبت داده شد و اكنون كه موضوع به صورت كامل براي دستگاه قضا روشن شده و عوامل ان مشخص وچگونگي اين حمله براي تصاحب پايگاه براي به دست آوردن سلاح مشخص شده ميرحسين و اذنابش به جاي پيگيري ، صرفا به اطهار نطرهاي كلي و بدون سند دست ميزنند و جرات وارد شدن به مسائل قانوني را ندارند
ب: كشته شدن ندا آقا سلطان در صبح روز شنبه 30 خرداد كه بدون شك با هدايت ضد انقلاب و با يك طراحي زيركانه رخ داد و فرد عامل اين جريان سازي بلافاصله در شبكه هاي خارج از كشور به فتنه گري پرداخت ! يكي از ابزارهاي تخطئه نظام و نيز ابزار دست فتنه سبز گزديد در حاليكه انتظار اين بود رهبران جريان فتنه ، بعد از رهنمود رهبر انقلاب فعاليتها اعتراضي خود را از خيابان به سمت قانون ميبردند ، و بدون شك دعوتي هرچند مختصر از طرف آنها اگر آتش فتنه را هم خاموش نميكرد حتما ايشان را از اتهام فتنه گري مبرا ميساخت اما از قرار معلوم اشتياق آنها براي ادامه اين روند بيش از آن بود كه خون امثال آقا سلطان براي آن ترمزي براي فعاليتهاي آنها باشد و اين رويه اعتراض را متوجه ميرحسين و همراهانش ميكند ،‌ اما آنها به جاي عذر خواهي از صاحبان خون به ناحق ريخته شده خود را عزا دار او نشان داده و به دور از هرگونه انصاف و آزادگي كشته شدن او را به نظام نسبت دادند
ج :‌ ماجراي بعدي : نسبت دادن فوت كودك دوازده ساله به ماجراي چهلم كشته شدگان در بهشت زهرا بود ماجرائي كه كه كشته شدن او در فراخوان غير قانوني چهلم كشته شدگان را به نظام نسبت داد و بعد از اينكه مشخص شد او مدتي قبل در يك حادثه رانندگي فوت نموده و عكس وتيتر خبر مذكور در پايگاه منافقين شكل گرفته به جاي آنكه برملا شدن اين توهم آنها را به واكاوي اين همه فريب ببرد با چشماني كه بر پشت دماغها دوختند مطالب ديگري را كليد زند
د : موضوع كشته شدن و تجاوز و سوختن پروانه موسوي نيز قصه بعدي است كه ايشان براي تشويش اذهان و شعله ور تر كردن فتنه سبز ساختند
و : كهريزك و ماجراهاي آن كه حتي در صورتي كه اتفاقات به آن نحوي كه فتنه گران سبز به آن پرداخته اند باشد ، بايد به عنوان يك واقعه زشت در انجام وظايف نيروهاي انتظامي قلمداد كرد و بعد از آنكه توسط نظام مقدس اسلامي تحت بررسي و پيگيري قانوني قرار گرفت بايد به عنوان يكي از نقاط قوت نظام در برخورد با متخلفان در نظر گرفته شود در حال حاضر تبديل شده به پيراهن عثمان و به جاي انكه علي را در اين واقعه همراهي كنند شده دست آويز و هدف اين فتنه
ه : دستاويز ديگر هم موضوع دفن كشته شدگان در قطعه 302 بهشت زهرا است كه فتنه گران از قبل نيز راه هرگونه تحقيق را بسته اند چرا كه اين اتفاق را در هرصورت قطعي دانسته و هرگونه اثبات در جهت خلاف انرا نميپذيرند حتي از بي سليقگي شهردار تهران مبني بر بازنشسته كردن مدير مربوطه در بهشت زهرا نيز استفاده ابزاري نموده و با تقويت اين شبهه پليد راه هرگونه تنوير افكارعمومي را با تحقيقات نيز بسته اند
13- اينروزها دادگاه تخلفات عاملين اغتشاش و رهبران آن در حال برگزاري است ، عكس العملهاي فتنه گران سبز خنده دار است مكرر دم از فشار و شكنجه ميزنند و اعترافات را غير واقعي و در فضاي رعب و وحشت ميدانند !‌فقط كافي است به اين سئوال مختصر جواب دهند شكنجه يعني چه و در چه فضائي ؟ آيا به راستي اندكي از اين مطالبي كه ميگوئيد قابل مقايسه با شكنجه و فشار دوره طاغوت هست يا نه ؟ آري يا نه ! چگونه ميتوان پذيرفت كه فشار و شكنجه ، رهبران انقلاب را در دوران طاغوت سالها بر سر پا نگه داشت و ذره اي از مرام و ايمانشان به مسير مبارزه نكاست و اكنون در زماني كوتاه همه ياغيان را معترف به اشتباهات خود نمود ؟ چه رهبران آبكي و لطيفي ؟‌ مگر اينكه بپذيريم جداي از منافقين اينها فرزندان اين انقلابند كه در يك اشتباه بزرگ گرفتار شده و اكنون پي به خطاي خود برده اند و راهي به جز آنكه خطاي خود را فرياد بزنند ندارند بهتر نيست شما نيز از اين همه درس بگيريد ؟
14- ايجاد پروژه هاي مكرر براي ايجاد اظطراب و ناامني انگار بهترين راه زنده نگه داشتن اين فتنه نامبارك است ! با اين سياست دو هدف برآورده ميشود
اول : خود را در حاشيه امن قرار ميدهند تا دستگاه قضا براي جلوگيري از تنشهاي اجتماعي به سراغ آنها نرود
دوم : از طرفي با حيات سياسي آنها اين جريان همچنان زنده ميماند لذا تا حرارت يك موضوع از اجتماع رخت بر بندد ، حكايت
تازه اي را به فاصله هر يك هفته طرح ميكنند و باايجاد سئوال حتي اگر در رد آن دليل هم اقامه شود اذهان را كدر مينمايند

با اين حساب شما منتطر حركتهاي بعدي فتنه سبز باشيد ! اينبار چه برنامه اي دارند و كدام نقطه را هدف گرفته اند خدا عالم است

اما هدف از اجراي اين برنامه هاچيست ؟ جز القاي جو نا امني و اضطراب و نيز كاهش اعتماد مردم به اركان قانوني حكومت بدون اينكه تا كنون يك گفته از آن همه ادعا را ثابت كنند ؟ آيا به راستي پشتوانه بخشي از راي مردم ميتواند مجوزي براي اين همه تخلف و توسعه ناامني و اغتشاش باشد ؟ آيا راي مردم مساوي امنيت متخلف است ؟ اگر اينگونه باشد كه بني صدر بر اين همه مدعا اولي تر است كه مدعي باشد !‌ اين جماعت فتنه گر هنوز عهد اخوت مردم با نظام را نفهميده اند كه در تاريخ سي ساله انقلاب افراد تنها وقتي محبوب مردمند كه بر خلاف جريان بالنده انقلاب حركت نكنند هرچند ديگر براي حتي عذر خواهي نيز دير شده اما ميتوانند سنگيني گناه خود را كم تر نموده و با پيوستن به خواست واقعي مردم اندكي از بار خطاي خود بكاهند و بدون شك آنچه اهميت دارد دانستن جرياناتي است كه به نامباركي كمر به شكست انسجام ملت بسته و آرامش ملت را نشانه رفته اند و با بي لياقتي خود را قيم ملت ميدانند آنچه تاريخ گواهي ميدهد روشنگري و ورود به موقع مردم به ميدان واقعه ،‌ بالندگي را در پي داشته و غير آن وقايع تلخي است كه در طول تاريخ بر اسلام و تشيع رفته است بدون شك شهادت امام حسن مجتبي و واقعه كربلا اولين محملش تحليل غلط وقايع توسط نخبگان و به دنبال آن مردم بود كه اگر اين گونه نبود خونهاي پاك بر زمين ريخته نميشد
والعاقبه للمتقين
التماس دعا

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا